رضا مقدسی همواره نمادروزنامهنگار تراز انقلاب اسلامی است
تاریخ انتشار: ۱۲ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۵۵۱۵۳
به گزارش خبرگزاری مهر، رضا مقدسی فعال رسانهای و مدیرعامل سابق خبرگزاری مهر پس از تحمل یک دوره طولانی بیماری گوارشی، صبح جمعه ۱۳ بهمن 1396 در سن ۵۰ سالگی دار فانی را وداع گفت.
روزنامه جام جم در آستانه ششمین سالگرد درگذشت مقدسی، مطلبی را از مهدی توکلیان کارشناس رسانه و عکاس با عنوان «واکاوی زندگی رضا مقدسی، ۶ سال پس از سفر ابدیاش» منتشر کرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مقاله به عنوان بازخوانی نوشته یکی از اهالی رسانه درباره مرحوم مقدسی، در مهر مرور می شود؛
مقبول منورالفکرها و معیار انقلابیهای رسانه
۱- زندگی کمتر رسانهای و فعال فرهنگی در تاریخ انقلاب اسلامی ایران تا این اندازه با عنوان خبرنگار تراز انقلاب اسلامی عجین شده است. این دانشآموخته خراسانی فضای رسانهای، هرچند تکنیک، دریافتها و فعالیتهای رسانهایاش را با آموزههای رسانه و مدیریت رسانهای غرب قوام داد اما نمونهای بیبدیل از درهمآمیختگی مدیریتی رسانهای انقلابی و اسلامیاست؛ اینکه آنقدر جرأتمند و پیشرو در فضای رسانهای کشور بود که در نخستین دهه پس از زندگیاش از لقب «قلممقدس» برای وصفش استفاده شد.
۲- دیدگاه و سبک خاص رفتاری زندهیاد رضا مقدسی در زمانهای شکل میگیرد که موج منورالفکری در فضای رسانهای ایران اسلامی بهطرز بیسابقهای بر رسانههای ایران سیطره پیدا کرده بود. مقدسی دریافته بود ارزشهای مفهومی و محتوای انقلابی در پیش چشم فعالان رسانهای ایرانی شاید کمتر مورد توجه قرار داشته باشد، گذشته را شجاعانه با تکرار و اصرار، بر نوشتار و خروجی مطالب و محتوای رسانهای تحت مدیریتش ارائه کرد و به ذائقه و سلیقه مخاطبان زمان خودش پیوند زد. او دست به هر مضمون یا قصهای که میزد، روایت شخصی خود را که ریشه در انقلاب اسلامی ایران داشت، بازگو میکرد و همواره مشی روایتگری، اول ویژه فعالان رسانه تراز انقلاب اسلامی ایران را در آثارش مراعات میکرد.
۳- استاد رضا مقدسی درواقع شکلی متکاملتر و ترکیبی از اینفوگرافها و نیوزگرافها بود که به یکی از چهرههای مورد علاقه اصحاب رسانه و مخاطبان رسانه تبدیل شده بود. مینیمالخوانها مرید رفتارش بودند و او مصداق دیتایی بود. کاربران این زمانه در جستوجوی راههای کوتاهتر برای دسترسی به بیشترین اطلاعات و در جذابترین فرمتها هستند. صداقت، صراحت و شفافیت در رفتار و گفتارش از او شخصیتی ساخته بود تا برخی مخالفانش را هم به پذیرش دگرگونیهای بنیادین وادار سازد. او از چهرههای پرمخاطب و علاقهمند پروپاقرص روزنامهنگاران داده محوراست که دادههای رفتاری و اخلاقیاش دامنه وسیعی در دلهای علاقهمندان به رسانه تراز انقلاب ایجاد کرده است.
۴- اخلاق و انسانیت عناصر ثابت آثار مشخص و معین مقدسی بودند. او آدمهای همعصر خود را با همه رنجها، غمها، قهرمانیها، زیباییها و تلخیهایشان در کالبد رسانهای ریشهدار از اعماق تاریخ انقلاب ایران و متأثر از زیباییشناسی هنر نوین رسانه و ارتباطات به تصویر میکشید. مقدسی ازجمله رسانهایها و روابط عمومیهای پیشتاز در عرصه اخلاق محوری بود.
گشادهرویی و کرامت در رفتار و مهربانیاش شاخص بود هرگز خود را استاد بلامنازعی که فصلالخطاب تجسم و تصور رسانه، فرهنگ، هنر و ارتباطات باشد، بیان نکرد و از دوران تحصیل و کار در یک دهه قبلتر فاصله نوری نگرفته بود. مرحوم مقدسی با مقدس مآبی متظاهر و دروغین فاصله بسیاری داشت و ظاهر فریبی را که نشان از بیتقوایی است، از خود بیرون کرده بود. فریاد دنیا گریزی را در قبال فاکتورهای چند ده میلیونی قبول نکرده بود و دین و دنیایش را به ارزانی جابهجا نکرد. مقدسی از مرید بازیهای مرسوم بیزار بود و از تعریف زیادی میرنجید چه برسد به تعریف افرادی که در حلقه عشق و ارادت به خود که اجازه ایجاد آن را نیز نداده بود مبالغه و تیترهای به ظاهر جذاب از او منتشر کنند. حواسش بود که بزرگی کردن یعنی خرج کردن نه از جیب مبارک که از وجود خویش و او وجودش را داشت و بزرگی کردن را با رفتار و کرامت و مهربانی و تواضع به دیگران میآموخت. یادمان باشد بر دلها حکومت میکرد نه بر جانهای عدهای که رزقشان را بهواسطه او دریافت کنند و سر سپرده غیر از مسیر ولایت نبود و برای گذران روزگار خویش در پیش هیچ خط و ربطی که معاند نظام و انقلاب و ولایت فقیه بود، بیجهت سر خم نکرد.
۵- کار و کردار او فقط ارائه محتوای رنگی و به اصطلاح طراحان گرافیک، گرافیکی با جذابیتهای بصری بالا نبود. کار او گزارش و روایت محتوای درونی و باطنی او به بهترین شیوه ممکن کردار در عمل بود. بررسی و واکاوی رفتار و روش او بهترین شیوه جدید و روایت بهتر ماجرای رفتار معلمانه او و رکن اصلی رفتار و مرام او بود. رفتار و عملکردش به آقا رضای مقدسی هویت بخشیده بود وثابت کرد هویتبخشیدن به افراد بهمراتب آسانتر از هویتدهی به ساختارها، نیروها و نهادهاست.
۶- از نگاه عمیق و تیزبین این شخصیت رسانهای، روایتهای ناب ارائهمیشد و جوهره اصلی ارادت قلبی او به موازین ارزشهای الهی و انقلاب اسلامی ایران در نگاه متفاوتش به رسانههای فعال در آن نسبت به فضای رسانههای جهان حاضر و غرب را شکل میداد. همخوانی و هماهنگی در ارتباط با توقعات عمومی از اوضاع جهان را با تراز انقلاب میسنجید و بیان میکرد؛ به نظر بیشتر افرادی که او را میشناختند و به گواه اکثریت قریب بهاتفاق فعالان رسانه و روزنامهنگاران، او بهگونهای غیرارادی به ارزشهای معنوی توجه داشت و به دور از هرگونه تزویر و ریا برای انجام تکالیف فردی تلاش میکرد. ارادت ورزیدنش به ذوات مقدس معصومین (ع) در ابراز ارادتش به حضور در آئینهای عزاداری و مناسبتهای مختلف، آشکار بود. شال سبز ارادتش را با لباس سیاه عزای آلا… بر تن میکرد و در رفتار و کلام، بهگونهای با مردم معاشرت داشت تا دلی را نشکند و خاطری را نیازارد. داوری در قبال دادهها و اطلاعاتش از دیگران، دانش مقدس و توانایی پنهانی در آقای مقدسی ایجاد کرده بود که او را از سایر روزنامهنگاران دیگر متمایز ساخت و میسازد.
۷- یک وجه مشترک درباره رضا مقدسی که بر جذابیتهای او میافزاید با همه دیدگاهها و نظرها در مورد مقدسی شبیه یکدیگرند؛ در یادداشتها و نوشتههای چهرههای متفاوت با اندیشههای خاص را در ظرف مکان و زمان خودش نگاه کرد. مقدسی رسانههای ایران، مقدس ایرانی است که او برای صیانت و حفاظت ازارزشها و میراث معنوی و سرمایه انسانی اندیشمندش از هیچ تلاشی دریغ نکرد. مرحوم مقدسی برای همه اصحاب رسانه قابل احترام است؛ چون اخلاقمحور کار کرده است و این برای اهل فرهنگ مهمترین و قابل احترامترین ویژگی یک فعال و استاد رسانه و ارتباطات است هنرمند؛ نویسنده و فعال فرهنگی و رسانهای که خود را بهترین هستی نمیدانست و الباقی را دزد و بیدین و ضدانقلاب و خیانتکار خطاب نمیکرد و هزار بار نگاه از بالا به پایین را در رفتار و کردار و بیاخلاقیهای اخلاقمحور از زعم خود به نمایش نگذاشت. در تصورش، تنها خود را تراز انقلابی و مسلمانی نمیدانست و هرگز در کمترین کردار و گفتاری برتریجویی را به مخاطب القا نکرد. توانسته بود معنای انقلابی بودن را درک کند و هرگز با دیگران در سنجش و قیاس و بیان نکند. اندیشمندی بود که با خواندن کتابهای بیشتر خود را مجتهد در فرهنگ و هنر و رسانه نمیدانست و همگان بهغیر از خود را از خدا برگشتگان نمیپنداشت بهظاهر انسانها، باطن آنها را قضاوت نمیکرد. در تفکیک به تفکیک رسیده بود و سرسپرده خام و کورکورانه اجدادی مکاتب و نحلههای روشنفکران زمانه ارادتورزی نمیکرد و ریشه افکار ناسالم را در لوای ظاهری آراسته نمیپوشاند.تمام اخلاص و تقوای خود را در لباسهای نامنظم و چرکآلودهای که در عرف مردم نیز ناپسند است به نمایش نگذاشت.
۸- با تعاریف دروغین عدهای خود را مظهر پاکی و نجابت نمیدانست و الباقی را کافر و ملحد و هزار البته ضد دین و نظام و آقا و رهبری. از رفتارهای مذبذبانه و مزدورانه فراری بود. قید خیلی از چیزها را زده بود. عشق و محبت گوهرهای گرانمایهای هستند که قابل خرید و فروش با متاع دنیایی نیستند و باید در وجود و نهاد هر انسانی نهادینه شده باشد و این یعنی همان رزقی که خیلیها از داشتناش بیبهرهاند و معنای لذت بردن از این نعمت را درک نمیکنند هرچند در عالیترین پستها و مقامهای دنیایی و میزها قرار دارند و سرمایه دنیایی عظیمی دارند اما در سرمایه محبت و معنویت از فقیرترین انسانهای همعصر خود هستند؛ درست برعکس زندهیاد رضا مقدسی که نشاط و انرژی بینهایتش نشان از رضایت و تسلیم او بود. البلا للولا و بیماری چقدر زود پیرش کرده بود… این داروهای خاص. این درمان دردآور و چقدر زود یادمان میرود که مرگ در چند قدمیما هم نزدیکتر ایستاده است و هیچکدام از انسانها نمیدانند تا چه زمان میتوانند راه بروند، بخندند و شادی کنند یا حتی اشک بریزند و گریه کنند و تا چه زمان میتوانند برای رفتن در مجلس عزای معصومین (ع) حضور یابند و افسوس و دریغ که هیچیک از لحظههای بودنمان را با ثانیههای نبودنمان پیوند نمیزنیم تا قدر لحظهها و ارزش زمان شفافتر شود و از گذر عمر بهرهمند.
روزنامهنگار تراز انقلاب
استاد رضا مقدسی همواره نماد روزنامهنگار تراز انقلاب اسلامی است و خواهد ماند چراکه هرگز خود را میزان سنجش و شاخص تراز انقلابیگری ندانست و هیچگاه خود را بر دیگران ارجح ندانست و ممیزهای برای خود برنشمرد و میزان و ملاک رفتار خود را برای دیگران به رخ نکشید و عاشقانه زیست و ساده و خالصانه برای انقلاب اسلامی در قامت سربازی ولایتپذیر در رفتار و گفتار خود ادای دین کرد. یادش و نامش همواره در تاریخ ایران اسلامی به نیکی ماندگار خواهد ماند.
کد خبر 6011060 زینب رازدشت تازکندمنبع: مهر
کلیدواژه: رضا مقدسی روزنامه جام جم انقلاب اسلامی ایران کتاب و کتابخوانی هجدهمین جشنواره شعر فجر چهل و یکمین جایزه کتاب سال وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی دفاع مقدس معرفی کتاب انقلاب اسلامی ایران موسسه خانه کتاب و ادبیات ایران نهاد کتابخانه های عمومی کشور جشنواره ملی اسباب بازی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس بیست وچهارمین نمایشگاه رسانه های کشور انتشارات سوره مهر معرفی نشریات انقلاب اسلامی ایران تراز انقلاب اسلامی فضای رسانه رضا مقدسی رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۵۵۱۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند حقیقت درباره نادر طالبزاده
دوست قدیمیاش سلیم غفوری میگوید که بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و این روزها همه دنیا پرچم مبارزه و مقابله با اسرائیل را به اهتزاز درآوردهاند، جایش بیشتر از هر زمانی دیگر، خالی است. - اخبار فرهنگی -
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، نهم اردیبهشتماه سال 1401 روزی که همه جهان فریاد مرگ بر اسرائیل سر میدادند خبر درگذشت یک متفکر و پژوهشگر رسانه به گوش رسید. آن روز، روز قدس بود و نادر طالبزاده برای همیشه چشم از جهان فروبست. مردی که با همه سختیها و پیچیدگیها کنفرانس افق نو را راه انداخت.
سالها دبیری جشنواره فیلم عمار را برعهده داشت و به کارگردانی سریال «بشارت منجی» هم شناخته میشود. ساخت چندین مستند و البته اجرای برنامه «عصر» شبکه افق تنها گوشهای از فعالیتهای اوست، نادر طالبزاده را بیش از هرچیزی با فعالیتهای انقلابیاش میشناسیم؛ در حالی که از 16 تا 26 سالگی در آمریکا زندگی میکرد همزمان با وقوع انقلاب به کشور بازگشت تا صدای آن باشد، خط او، خط انقلاب بود.
همانجا که سخنان امام خمینی (ره) را از مطبوعات درست چندماه قبل از عزیمتشان به پاریس پیگیری میکرد و در خاطراتش عنوان کرد که از این سخنان بسیار متأثر شده است. کارگردانی که معتقد بود به هیچ جبههای جز انقلاب تعلق ندارد، خودش میگوید «من در آمریکا مشاهداتی داشتم که بعدها خیلی به دردم خورد» همین هم شد بعدها هم در قالب جشنواره «عمار» و هم کنفرانس افق نو ابعادی تازه از این کشور را هویدا کرد.
طالبزاده اما نقشی در ماندگاری حوادث تسخیر لانه جاسوسی را هم دارد، او که در سالهای اخیر به واسطه فعالیتهای ضد استکباریاش در لیست تحریمهای آمریکا هم قرار گرفت، از اولین کسانی بود که در قالب تیم مستندسازی در صحنه تسخیر سفارت آمریکا حاضر شد و وقایع آن روزگاران را ثبت و ضبط کرد، ساخت همین مستند هم سرآغاز همکاری او با صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران شد.
حقیقتی که نادر طالبزاده از داود میرباقری گفت/ نخستین سالگرد درگذشت مبدعِ برنامه زنده تلویزیونی + فیلمبرنامه «عصر» را میتوان یکی از مهمترینهای فعالیتهای او در بستر تلویزیون محسوب کرد، برنامهای که پلی ارتباطی و البته حلقهای برای گردآوری چهرههای استکباریستیز بود، همان هدفی که نادر طالبزاده دنبالش میکرد. طالبزاده البته همین هدف را در کنفرانس افق نو هم پیگیری کرد، همایشی که ابتدا با عنوان «هالیوودیسم» آغاز به کار کرد اما بعدها با تغییر نام چهرههایی از کشورهای مختلف جهان را به خود دید.
اما به مناسبت سالروز درگذشت او نگاهی به چند حقیقت از این متفکر انقلابی داریم که سیدسلیم غفوری قائممقامِ این روزهای معاونت سیما و مدیر سالهای نه چندان دور شبکه مستند و افق سیما آنها را بازگو کرد.
غفوری از این نکته آغاز کرد: اگر بخواهم درباره حاج نادر در یک جمله بگویم او در هر زمانی پیشتاز عرصه رسانه بود. با فهم درست از نیاز آن مقطع، واردِ فضای رسانه میشد. وقتی به زمانِجنگ او نگاه کنیم ساخت مستندهای دوران دفاعمقدس را با شکل و شمایلی درست پیش میبرد. اگر به روایت مظلومیت مردم بوسنی رسید که در مقطعِ خودش بهترین کار بود، «خنجر و شقایق» را ساخت. کارهای مختلفی که در حوزه مقاومت در دستور کار قرار داد مثل مجموعه «عصر انتظار» و مجموعه «نسل فراموش شده» که راجع به اردوگاههای فلسطینیها بود جزو کارهایی است که هنوز هم ماندگارند و دربارهشان میتوان ساعتها صحبت کرد.
این مدیر در تلویزیون از وجوه متمایز برنامهسازی نادر طالبزاده گفت؛ «مهمترین نکتهای که طالبزاده در عرصه برنامهسازی داشت فهم کامل نسبت به موضوعی بود که در دستورِ کار خودش قرار میداد. بنابراین دست روی نقاطی میگذاشتند شاید برای خیلی از افراد، این نقاط مکشوف نبود و پنهان مانده است. نقاط پنهان را میآوردند و روی آن ذرهبین میگذاشتند و آن نقاط پنهان را برجسته میکردند. در تلاش بودند خودشان را تسلیمِ جریان غالب رسانهای نکنند؛ واقعاً اگر در یک موضوعی به چیزی میرسیدند و میآمدند خیلی آن را شجاعانه و با صراحت بیان میکردند.
در واقع وجوه تمایز او صراحت، فهم درست موضوع و تلاش برای کشف حقیقت بود. شما در مجموعه "خنجر و شقایق" این تفاوت و وجوه تمایز را میبینید. این فقط یک مستند جنگی صرف نیست و گزارش از نبرد جنگ در بوسنی نبود. "خنجر و شقایق" در پی کشف حقیقتی بود که در ظاهر و پوسته جنگ جریان داشت و این "خنجر و شقایق" را به عنوان اثری متفاوت خلق کرد.»
اما شاید نگاه صهیونیستستیزی و استکبارستیزیِ نادر طالبزاده در جای جایِ فعالیتهای فرهنگی و هنری او دیده شود؛ همانگونه سلیم غفوری به آن اشاره کرد: «او همیشه مهمترین دغدغهاش این بود آنچیزی که به عنوان صهیونیست جهانی شناخته میشود را معرفی کند. این خط را او در برنامه «راز» دنبال کرد و در کارهای دیگرِ او میتوان به وضوح مشاهدهاش کرد. در سریال «بشارت منجی» هم این نگاه دیده میشود.
طالبزاده در دوران جنگ برای مستندسازی دفاعمقدس از هیچ تلاشی دریغ نکرد و در طول 30 سال دیگر، عمرش را صرفِ مبارزه با صهیونیست کرد. نکته مهمی است که او در روزِ منتسب به مبارزه با صهیونیست و حمایت از مردم فلسطین، این دنیا را ترک کرد. به نظرم بزرگترین پیام فوت ایشان در روز قدس این است نادر طالبزاده قهرمان مبارزه با صهیونیست و اسرائیل بود. به نظرم این نکته نباید در هیچ مطلبی از طالبزاده، مغفول بماند. یا ماجرای تحریمِ او از سویِ آمریکاییها که بابتِ برپایی افق نو اتفاق افتاد. چرا که افق نو در پی افشای ماهیت صهیونیست جهانی بود و آنها متوجه شدند او خلاف جریان رسانهای مسلط بر جهان عمل میکند.»
او بزرگترین آرزوی طالبزاده را از بین رفتن رژیم صهیونیستی دانست و گفت: بزرگترین آرزویش این بود روزی را ببیند رژیم صهیونیستی در این دنیا نیست و رژیم صهیونیستی دچار زوال شده است. سالها برای مسئله افشای ماهیت جریان صهیونیستی در دنیا تلاش کرد. شاید به حق باید بگوییم ایشان سردار رسانهای مبارزه با صهیونیسم و سردار جبهه فرهنگی انقلاب بودند.
شاید یکی از حقایق دیگر زندگی او پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه انقلاب باشد؛ به تعبیر غفوری، او در طول این سه دهه برای پرورش نیرو در فضای هنر و رسانه از هیچ تلاش و کوششی دریغ نکرد. آموزش به بچههای رسانهای خارج از کشور مثل دوستان لبنانی و افغانستانی تا داخل کشور که دورههای مختلفی برگزار کرد و ساعتها کارشان را میدید و راهنماییشان میکرد. برای رشد و آموزش بچههای رسانهای جبهه انقلاب واقعاً وقت میگذاشت. شاید یکی از بزرگترین کارهای او نسلی باشند که امروز در این عرصه فعالیتِ چشمگیری دارند و شاگردانِ نادر طالبزادهاند.
در سالروز درگذشت او شاید یادآوری این نکته جالب باشد؛ نادر طالبزاده بارها درباره غفلت نسبت به عدم ساخت فیلم، مستند و کارهای نمایشی درست درباره اهلبیت و فضایِ دینی گلایهها کرده بود؛ او همواره به نگاه جهانی و بینالمللی در این عرصه تأکید میکرد. "ما باید روایتهای دینی و مذهبیمان را چارچوب و ساختار بینالمللی ببخشیم و اصلاً نویسندگان و پژوهشگران این حوزه باید به این سمت و سو بروند تا دیگر عوالم جهانی هم به پاسخ پرسشها، ابهامات و نظریات دینیشان دست یابند."
و یک نکته جالب درباره راه افتادن گفتوگوی زنده در تلویزیون است؛ نادر طالبزاده در یکی از گفتوگوهایی که با خبرگزاری تسنیم داشت درباره سریالهای دینی تلویزیون به این نکته جالب اشاره کرد که گفتوگوی زنده را در تلویزیون راه انداخته است. او گفت: "یادم میآید به علی لاریجانی رئیس سازمان صداوسیما وقت پیشنهاد دادم صداوسیما برنامه گفتگوی زندهای ندارد و در حالی که تلویزیون کشورهای دیگر با گفتگوهای زنده انتقادی، سرپا بودند. خوشبختانه این پیشنهاد مورد قبول قرار گرفت و این کار از شبکه پنج شروع شد برنامهای تحت عنوان «شباهنگام» که کار سیاسی و جنگ نرم با من بود. البته ناگفته نماند که برخیها را هم میخواستیم همچون ازغدی که به واسطه این برنامه دیده شد، دیده شوند اما تلویزیون جلویشان را گرفت. آنقدر نمیشودهای سازمان زیاد شد که من به عنوان طراح برنامه ترجیح دادم استعفا بدهم."
انتهای پیام/